برچسب‌ها

, , , , ,

 دوستان گرامی

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد یادداشت زیربه این وبلاگ رجوع فرمایید.

شیما کلباسی و وبلاگ سرقت شعرش: شرمی بر جبین روزگار

دو هفته ی پیش شخص ظاهراً مجهول الهویه ای به اسم «سرجوخه گمنام ادبیات» وبلاگی به نام «سرقت شعر» تأسیس کرد که به زعم کودکانه ی خودش از آب گل آلود ماهی بگیرد. این وبلاگ با انگیزه ی تخریب و تخطئه ی اهالی قلم و هتک حرمت آنها به وجود آمده و اتهاماتی را متوجه اشخاصی مثل خانم ها شهرنوش پارسی پور و لاله جوانشیر و ما امضاء کنندگان این یادداشت می کند که هیچ پایه و اساسی ندارد.

متأسفیم که نکات زیر را به اطلاعتان می رسانیم اما خود را از نظر اخلاقی موظف به این کار می دانیم تا رفع ابهام شود و بیگناهان در این قضیه به اشتباه محکوم نگردند. قضیه از این قرار است که همزمان شدن تاسیس این وبلاگ و انتشار جوابیه های خانم ها سپیده جدیری و لیلا فرجامی در مورد جایزه ی زنان خورشید به یکدیگر و همچنین افزوده شدن اسم خانم سپیده جدیری در لیست «تگ» ها سبب شده، برخی به اشتباه بپندارند که صاحب این وبلاگ به نوعی به ماجراهای جایزه ی خورشید مرتبط است که چنین نیست. هرچند بزعم ما قصد صاحب وبلاگ رد گم کردن، از راهِ القا کردن آگاهانه همین موضوع بوده است.

این وبلاگ فعالیتش را حول دو چیز متمرکز کرده:

1. اتهام دزدی ادبی

فی المثل شاعران به سرقت از افرادی متهم شده اند که وجود خارجی ندارند (مانند تیم اوونس، پیرس ویل، اویانگ یو)، یا شعرهای ذکر شده اصلا در کتاب آن ها وجود ندارد (مانند «کو اون» که صاحب وبلاگ به اشتباه؟؟؟ او را «کو یون» می نامد). در مواردی دیگر افراد به سرقت از کسانی متهم شده اند که سبک و محتوای آثارشان هیچ شباهت و سنخیتی با یکدیگر ندارد. در مواردی تاریخ سرایش و انتشار آثار فرد متهم، جلوتر از نویسنده ی بزعم صاحب وبلاگ مورد سرقت واقع شده بوده. گاهی هم شاعرانی به دزدی از دیگران متهم شده اند که معلوم نیست وجود خارجی دارند یا نه. مثلا دختر خانم پانزده ساله ای به نام » فاطمه زاهد مقدم» که هر چه در گوگل سرچ کردیم جز دو قطعه کوتاه از ایشان که دست بر قضا؟؟؟ همزمان با تاسیس وبلاگ جعلی سرجوخه گمنام ادبیات در پایگاه اینترنتی شعر نو چاپ شده، مطلب دیگری درباره شان پیدا نکردیم. جالب این که صاحب این وبلاگ خودش، آدرس وبلاگش و اسمش را از وبلاگ نویس دیگری به نام «سرباز گمنام ادبیات» که نویسنده وبلاگ «سرقت ادبی» است اقتباس کرده و بخش اعظم اولین مطلبش را هم از وبلاگ این فرد رونویسی کرده و فقط اسامی را تغییر داده یا جملات را جابجا کرده.

2. اتهام تخریب شخصیت

طبق اظهارات این وبلاگ نویس، ما امضا کنندگان این یادداشت صفحات مجازی متعددی تحت عناوین جعلی تاسیس کرده ایم تا آبرو و حیثیت شاعران دیگر را بریزیم. فی المثل وبلاگ های «اگر» و «سرقت ادبی» که افرادی ناشناس برای خانم ها جعفری یا کردبچه راه انداخته اند، به دروغ به ما نسبت داده شده اند. در حالی که راه انداختن وبلاگ با اسمی ساختگی برای تولید جعلیات و نشر اکاذیب، کاریست که مدیر بزدل این وبلاگ خودش در حق دیگران کرده!!! همین طور متهم شده ایم که به نام های دروغین «پرستو ارسطو» و «منصور خورشیدی» و «منصوران» برای این و آن پیام می گذاریم. وبلاگ نویس حتی به خودش زحمت نداده این نام ها را در اینترنت سرچ کند که در این صورت می فهمید اینها همه اسامی افرادی حقیقی ست که یا شاعرند یا نویسنده اند و همه هم صاحب چندین و چند کتاب و وبلاگ و سایت شخصی هستند.

هر چند قصد نداریم به پریشان گویی های این فرد بیمار و فرومایه و اتهامات بچه گانه اش پاسخ دهیم که با ادبیاتی نازل و کوچه بازاری و با هدف تخریب وجهه ی افراد به میدان آمده ، وظیفه خود می دانیم هویت اصلی این شخص را که اتفاقا در این کار سابقه ی طولانی دارد اعلام کنیم.

مضافاً اعلام می کنیم که هرگز جز یک وبلاگ (که چنانچه در زیر ملاحظه خواهید کرد برای اثبات هویت فرد جاعل و صاحب وبلاگ دروغین ثبت کرده ایم) هیچ وبلاگی با نام مستعار در جهت تخریب افراد تاسیس نکرده ایم.

بر حسب آمارگیرهای پرشین بلاگ (که صاحب وبلاگ مذکور آن زمان برای عموم به اشتباه باز گذاشته بود و اکنون که خبردار شده به خیال خود آن را بسته است!) به آی پی این فرد از همان ابتدا در وبلاگ خودش یعنی «سرقت شعر» دست پیدا کردیم. به خاطر موقعیت جغرافیایی این آی پی (حومه ی واشنگتن دی سی) و همچنین سابقه ی رفتاری ناهنجار و پر اختلال فردی که آنجا زندگی می کند، به ایشان شک بردیم و در نهایت از طریق دعوت ایشان (از طریق ایمیل) به یک وبلاگ که خود زدیم (این وبلاگ «جهان شعر» نام داشت و تنها ما و ایشان آدرسش را داشتیم) دریافتیم که صاحب این وبلاگ کسی جز شیما کلباسی نمی باشد. لطفاً عکسهای زیر را که از آدرس آی پی شناخته شده ی ایشان گرفته شده و در هر دو آمارگیر درج شده ببینید و خود قضاوت کنید!

این آی پی اولین آی پی ثبت شده در آمارگیر ایشان بود و ضمنا بالاترین کلیک ها را داشت. در اینجا یا در پایین تصویری از ایجاد وتدوین کردن نوشته های وبلاگ را توسط ایشان می بینیم که نشان می دهد دارنده ی این آی پی مدیر این وبلاگ است.

و در اینجا یا در پایین عکس همان آی پی را که از طریق ایمیل وارد وبلاگ جهان شعر شده و در تله افتاده است:

همانطور که می بینید صحت آی پی ایشان صد در صد است و بلاانکار می باشد.خانم شیما کلباسی بعد از اینکه از رو شدن آی پی شان باخبر شدند، برای اینکه دوباره رد گم کنند و وجود آی پی شان را در وبلاگ «سرقت شعر» توجیه نمایند، دست به انتشار توضیحاتی کاذب و شرم آور زده اند گویا با قافله ی کوران طرف می باشند. از جمله اینکه ایشان مانند دیگر نویسندگان مقیم حومه ی واشنگتن دی سی به این وبلاگ دعوت شده اند! یا ادعا کرده اند که افرادی در ایران از افرادی در آمریکا خواسته اند که چون سرعت اینترنت در ایران پایین است، مطالبی که آنها می فرستند را برایشان در آن وبلاگ بگذارند!!! که در این صورت اولا باید به ایشان گفت ما در ایران و یا هیچ جای دیگر دشمنی نداریم که از تخریب وجههء ما چیزی عایدش گردد و دوما باید از ایشان پرسید چرا این «افراد ساکن آمریکا» که چنین ماموریت تخریبی را قبول کرده اند، کامپیوترشان آی پی منزل خانم کلباسی را نشان می دهد؟؟؟ متأسفانه پافشاری خانم کلباسی در جهت سلب مسئولیت از خود و انداختن گناه به گردن دیگران خصلت ناخوشایند دیگری از ایشان را نمایان ساخته ست. باید بگوییم آماری که در دست ماست بسیار معتبرتر و موثق تر از دروغها و افتراهای ایشان است و تنها چند عدد آدم ساده لوح می توانند ادعاهای کودکانه ی ایشان را پذیرا باشند.

ما تمامی عکسها و مدارک از بازدیدکنندگان این وبلاگ را از نخستین روز احداث وبلاگ ایشان جمع کرده ایم و تا بحال جز یک نفر (که خود ایشان باشند) هیچ شخص دیگری از واشنگتن دی سی و حومهء آن وارد این وبلاگ نشده است. هیچکس هم جز از این آدرس این وبلاگ را آپدیت و مطالب را حذف یا اضافه نکرده است.

در چند روز اخیر با تمامی این احوال و شرایط خواستیم به صورت بسیار خصوصی و شخصی به ایشان بفهمانیم که دکان بی خریدار را تعطیل کنند اما ایشان پس از لو رفتن هویتشان مصرانه کوشیدند بگویند که شیما کلباسی نیستند. آن هم نه از طریق تماس شخصی با ما بلکه با درج مطالب بیشتری علیه مان و انتشار محتوای پیامهای خصوصی ما به ایشان در همان وبلاگ!!!! حال نویسنده ی وبلاگ که خود شیما کلباسی ست با خودش در همان وبلاگ جعلی دیالوگ مسخره ای را اجرا می کند که گواه حال وخیم و آشفته ی وی می باشد. سعی ما هرگز شرمسار کردن ایشان در ملا عام نبود و این جمله ای بود که به خود ایشان در روزهای آغازین کتباً ارسال شده بود اما با ادامه ی درج مطالب جعلی و نادرست درباره افراد تنها راه چاره را عمومی کردن این حقیقت دیدیم. مضافاً ایشان در چند روز اخیر هم دومین وبلاگ جعلی خود «وقتی بزدلان شاعر می شوند» را به ثبت رساندند که حاوی یک مطلب از مطالب وبلاگ جعلی نخستشان بود. این هم آی پی خانم شیما کلباسی در حال تدوین نوشته در این دومین وبلاگ جعلی.

این هم پیام خانم شهرنوش پارسی پور گرامی که به ما اجازه دادند ایمیلشان را در هرجا می خواهیم بیاوریم. چند خطی از ایمیل ایشان در مورد رفتار خانم کلباسی

«به هرحال خانم کلباسی زحمت زیادی کشیده است که مشهور بشود و نشده است. حالا می خواهد سوار شهرت من و شما بشود. این اولین و آخرین باری ست که درباره ایشان حرف می زنم و اگر زمین و آسمان را هم یکی کند دیگر سکوت خواهم کرد. شما مختارید که این ای میل را هرجا دلتان خواست چاپ بکنید»

جالب اینکه خانم شیما کلباسی پس از افتادن تشت رسوایی شان از بام عوض پشیمانی و عذرخواهی دست به شایعه سازی و لجن پراکنی های بیشتری درباره ما زده اند. این خانم از جمله در نامه ای اهانت آمیز به خانم شهرنوش پارسی پور با وقاحت حیرت برانگیزی مدعی شده اند ما خود مسئول وبلاگ های کذایی هستیم. حالا چرا دو نفر باید بیایند در نفی و تخریب خودشان وبلاگ بزنند و جنگ اعصاب راه بیندازند، پرسشی است که فقط مغز بیمار و توطئه چین ایشان از پس پاسخ گویی اش برمی آید. و صد البته پرسش مطروحه قبلی هم به قوت خود باقی ست: سرکار خانم کلباسی اگر مدیر آن وبلاگ ها ماییم، از چه رو آی پی کسی که نوشته های آن را تدوین و منتشر نموده، آی پی منزل شما در واشنگتن دی سی ست؟

خانم شیما کلباسی باید بدانند که با قانون دولت آمریکا و سوئد طرفند که افراد جاعل و بی اخلاق را مجازات می کند. خوشبختانه ما همسنگ ایشان نیستیم چرا که اگر اینطور بود مثل ایشان دست به فحاشی و تولید جعلیات می زدیم.


ما امضاکنندگان این یادداشت رسماً اعلام می داریم سالهاست که با خانم کلباسی کوچکترین تماسی نداشته ایم و در گذشته هم تنها ارتباطی محدود از طریق چند ایمیل و یکی دو مکالمه ی تلفنی داشتیم. آن زمان هم هیچ گونه رابطه ی دوستی با ایشان نداشتیم و تنها ارتباطمان یک آشنایی فرهنگی/ادبی بود که به مرور همان ارتباط نیز قطع شد یا پس از بروز انگاره های ناهنجار رفتاری از ایشان همان تماس اندک را هم قطع کردیم. حالا چه شده که ایشان پس از گذشت تمامی این سالها ناگهان به یاد ما افتاده اند خود پرسش مطرحی ست و گویا احداث پادکست شعروفون و همکاری ما دو شاعر زن چنین انگیزه ی رفتاری بدخیم را در ایشان ایجاد کرده ست.

همچنین تاکید می کنیم که مطالب وبلاگهای جعلی خانم شیما کلباسی و همچنین مطالب ایشان در وبلاگ رسمی شان به نام زن ایرانی در افترا به اهالی قلم و کنش گران اجتماعی/سیاسی و داستان بافی های نامستند و بی پایه شان همه و همه کذب محض است و آنچه در مورد هر نویسنده و شاعر و خلاصه اهل قلمی عنوان داشته اند و یا خواهند داشت ذره ای حقیقت را دارا نبوده و نیست و نخواهد بود.

با مهر و احترام

لیلا فرجامی و مانا آقایی


Site Meter