برچسب‌ها

, , , , , , , , , , , , , , ,

دوست نازنین و گرامی ام شاعر و نویسنده ی خوب ماندانا زندیان مصاحبه ای با من در مورد شعر و شاعری داشت که امروز صبح از طریق رادیو صدای ایران در لوس آنجلس و در برنامه ی خانم هما سرشار پخش شد. برنامه ی رادیویی ماندانا زندیان به مدت یک ربع هر صبح شنبه از این ایستگاه رادیویی پخش می شود و تکرار آن به وقت لوس آنجلس ساعت ۱۲ نیمه شب می باشد. در ضمن لینک مستقیم برای شنیدن این ایستگاه رادیویی اینجاست

لازم به توضیح است که این گفتگو از طریق اسکایپ انجام و ضبط شد و برای همین کمی استاتیک و خش خش در صدا موجود است و پیشاپیش از شنوندگان خوب این مصاحبه عذرخواهی می کنم

در این مصاحبه هم شعر تازه تری خوانده ام که در پایین آورده ام و هم اشاراتی به تعهد در شعر و غیره و غیره شده است که شاید علاقمند به شنیدنش باشید

لینک شنیداری این مصاحبه:

«تاریخ»

درخت

برهنه ترین حرف زمستان بود

و زمستان افسرده ترین حرف سال.

تاریخ

با یک کلاغ مرده آغاز شد.

وقتی این همه انگشت

مشغول کشیدن گاومیشی به غار بود

ماه هم علت وجودش را نمی دانست

تا فضانوردی به پهلوی سنگی اش پرچمی گذاشت

بگذار آنها بروند

بگذار بروند

از پلهای صراط شان سقوط کنند

خواب را مثل پستانکی نرم در دهان بگذارند.

بگذار درختان خاردار

گوشت های سیاهشان را بدرانند.

تو صبر کن

و شیره ی زمان را بمک

بمک

و بگذار شاخه های انار مثل یاقوتهایی کبود

گردنت را حلقه کنند.

امروز

قرار است کبوترانی کور

از قله های آتش عبور کنند

و ابرها به دور بالهایشان لحافی گردند.

امروز

تو ایستاده می سوزی

و زمستان

تمام می شود.

-لیلا فرجامی