«دستهای تو را از لابلای تاریخ خاکستر و قحطی ها
و گلوله های جنگ جهانی می شود تشخیص داد
دستهای تو که بیرون می زنند
از شکاف سینه ی خشکسالها و دعای بی فایده ی باران
دستهای تو
که مثل کاسه های چینی ارزان با دیوارهای آجری برخورد می کنند
و فرو می ریزند
چشمهای تو اما
دو ماهِ آن سیاره ای ست
که یک منجم مرده
به خواب دیده بود «
از مجموعه پیش رو——جَنگنامه: مین ها و بادبادک——–لیلا فرجامی
image: Sebastio Salgado—Bosnia, 1993